فهرست مطالب

Strides in Development of Medical Education
Volume:8 Issue: 2, 2011

  • تاریخ انتشار: 1390/07/26
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مسعود بحرینی، فضل الله احمدی، شهره شهامت، سودابه بهزادی صفحه 107
    زمینه و هدف
    پورت فولیو ها به عنوان ابزار های جدید آموزشی، می توانند نقش مهمی در ارتقاء صلاحیت بالینی پرستاران ایفا کنند. با این حال شواهد علمی مربوط به تاثیر پورت فولیو بر صلاحیت پرستاران محدود بوده و مطالعات چندانی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر به کارگیری پورت فولیو حرفه ای بر صلاحیت بالینی پرستاران یک بیمارستان دانشگاهی در شیراز انجام شده است.
    روش کار
    در این مطالعه شبه تجربی با استفاده از پیش آزمون- مداخله – پس آزمون، از بین 22 بخش یک بیمارستان دانشگاهی، چهار بخش عمومی به شیوه تصادفی انتخاب و پرستاران دو بخش در گروه آزمایش و پرستاران دو بخش در گروه کنترل قرار گرفتند. پرستاران گروه آزمایش در یک برنامه 12 ماهه ارتقاء حرفه ای مبتنی بر پورت فولیو شرکت کردند اما پرستاران گروه کنترل در برنامه های معمول ارتقاء حرفه ای بخش های خود شرکت کردند. جمع آوری داده ها به وسیله مقیاس روا و پایای سنجش صلاحیت بالینی پرستاران انجام شد. نتایج با استفاده آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و زوجی تحلیل شدند.
    یافته ها
    پس از اجرای مداخله، میانگین صلاحیت بالینی پرستاران گروه آزمایش به طور معنی داری از 72/76(45/6 ±) به 68/85(43/6 ±) افزایش یافت (001/0>p) در حالی که در گروه کنترل این میزان از31/75 (11/9 ±) به 69/80(11/7 ±) افزایش یافت که این تفاوت معنی دار نبود (08/0>P).
    نتیجه گیری
    این پژوهش نشان داد که پورت فولیو ابزاری مؤثر برای ارتقاء صلاحیت بالینی پرستاران است. ضروری است با مطالعات در مورد به کارگیری این ابزارها در پرستاری بالینی زمینه را برای ارتقاء حرفه ای پرستاران فراهم آورد.
    کلیدواژگان: پورت فولیو، صلاحیت بالینی، پرستاری
  • شهناز مجاهد، خدیجه نصیریانی، طاهره سلیمی، حسن لطفی، مهسا خدایاریان صفحه 115
    زمینه و هدف
    دانشگاه ها مسئولیت خطیری در تربیت آموزش و پرورش دانشجویان دارند. راهنمایی و مشاوره دانشجویان جزئی از وظایف اعضای هیات علمی دانشگاه ها به منظور فایق آمدن بر مشکلات قابل پیشگیری و افت تحصیلی ناشی از آن محسوب می گردد. این مطالعه به منظور بررسی دیدگاه دانشجویان در رابطه با نحوه انتخاب اساتید راهنما و حیطه وظایف و دانشجویان تحت نظر آنها انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی 385 نفر از دانشجویان دانشگاه انجام شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی بود. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه نظرخواهی جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری و سطح معنی دار 05/0>P تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    مهمترین اولویت در انتخاب فرد به عنوان استاد راهنما در اکثر موارد هم رشته بودن استاد و دانشجوی وی(3/40%)و مهمترین اولویت در انتخاب دانشجویان تحت پوشش یک استاد راهنما در اکثر موارد (53%)در نظر گرفتن تعداد کم دانشجو برای یک استاد راهنما ذکر شده بود. از نظر اکثریت دانشجویان (8/48%) بهترین روش انتخاب استاد راهنما، انتخاب شدن وی توسط رئیس دانشکده و سپس انتخاب شدن دانشجویان تحت پوشش توسط خود استاد راهنما ذکر شده بود در بررسی حیطه وظایف اساتید راهنما مشخص شد اکثریت دانشجویان (4/96%) با بررسی وضعیت تحصیلی دانشجو و رفع مشکلات اموزشی وی به عنوان وظایف اصلی اساتید راهنما موافق بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بهتر است موارد زیر مد نظر قرار گیرد مسئولین دانشکده اساتید راهنما را انتخاب نموده و در این رابطه به هم رشته بودن استاد و دانشجو، تعداد کم دانشجو و نظر استاد در انتخاب دانشجویان تحت پوشش وی توجه شود.
    کلیدواژگان: استاد راهنما، دانشجو، دیدگاه
  • طیبه نگاهبان بنابی، علی انصاری صفحه 124
    زمینه و هدف
    با گسترش روزافزون اطلاعات دیجیتالی و استفاده کاربران از رسانه های الکترونیکی، اثرگذاری محیط دیجیتالی بر رفتار‍ مطالعه افراد آغاز شده و تغییرات رفتار مطالعه در محیط دیجیتالی به موضوع بحث بر انگیزی تبدیل گشته است. با توجه به تنوع نظریه ها در زمینه کارایی منابع دیجیتالی و چاپی جهت مطالعه و یادگیری، این پژوهش به بررسی نظرات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان درباره مطالعه در محیط های چاپی و دیجیتالی طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، رفتارهای مطالعه 368 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در محیط های چاپی و دیجیتالی توسط پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به روش تصادفی سهمیه ای، به نسبت تعداد دانشجویان هر دانشکده و رشته تحصیلی انجام گرفت. شرط ورود به مطالعه، سابقه استفاده از منابع دیجیتالی به مدت حداقل یک نیمسال تحصیلی بود. داده ها با در نظر گرفتن سطح معنی داری 05/0 >P توسط آزمونهای توصیفی و مجذور کای و آزمون دقیق فیشرمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین نمونه های مورد مطالعه،50 درصد محیط چاپی و 9/26 درصد محیط دیجیتالی را برای مطالعه ترجیح داده بودند. دانشجویان اظهار داشتند در هنگام مطالعه در محیط های چاپی توجه خواننده به طور مستمر حفظ شده(1/71%)، خواندن با تمرکز بیشتر (8/72%)، درک مطلب بهتر(2/60%) و عمیق تر (2/78%) بوده، یادداشت نویسی (1/71%) و پر رنگ تر مطالب مهم (2/72%) راحت تر بوده و زمان طولانی تری را می توان برای مطالعه صرف کرد (4/71%). اما در محیط های الکترونیکی، دسترسی به اطلاعات به روز دنیا آسان تر (6/75%)، ارزان تر (4/51%) و سریع تر صورت می پذیرد (9/67%).
    نتیجه گیری
    تمایل و راحتی دانشجویان در استفاده از محیط های چاپی بخصوص جهت خواندن عمیق، تلاش های تحقیقاتی آینده را برای طراحی کتابخانه های کارامد تر دیجیتالی و توانمند سازی کاربران جهت افزایش توجه مستمر حین خواندن در محیط های دیجیتالی می طلبد.
    کلیدواژگان: رفتارهای مطالعه، محیط های دیجیتالی، محیط های چاپی، نظرات دانشجویان
  • فریبا حقانی، بهاره امینیان، طاهره چنگیز صفحه 132
    زمینه و هدف
    برای رسیدن به تدریس مؤثر در همه رشته ها، ازجمله پزشکی، اساتیدی اثر بخش و نمونه نیاز است و یکی از ملاک های سنجش اثر بخشی و نمونه بودن اساتید، نظرخواهی ازدانشجویان آنهاست. همچنین در دهه های اخیر ادعا می شود که داشتن هوش هیجانی بالا، از خصوصیات استاد نمونه می باشد. لذا این مطالعه به بررسی هوش هیجانی و مؤلفه های آن در بین اساتید علوم پایه پزشکی که از نظر دانشجویان ترم آخر این مقطع استاد نمونه بوده اند و مقایسه آن با سایر اساتید علوم پایه پزشکی می پردازد.
    روش کار
    دراین مطالعه توصیفی، ابتدا از دانشجویان ترم آخر علوم پایه پزشکی که 65 نفر بودند خواسته شد تا نام 5 نفراز بهترین استاد علوم پایه خود را ذکر کنند. از بین اسامی جمع آوری شده، نهایتا 8 استاد که بالاترین آرا را داشتند مشخص گردید. سپس پرسشنامه استاندارد و بومی شده هوش هیجانی بار-ان به تمامی 53 نفر استادان علوم پایه داده شد و هوش هیجانی آنان در 15 حیطه مختلف مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار آماری SPSS مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره کل هوش هیجانی اساتیدی که دانشجویان آنها را نمونه می دانستند 13/352 بود که نسبت به سایر اساتید 88/337 بالاتر بود اما این تفاوت معنی دار نبود. نمره اساتید نمونه درحیطه های شادمانی، خوش بینی، عزت نفس و انعطاف پذیری به طور معناداری بالاتر از سایر اساتید بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ویژگی هایی چون شادمانی، خوش بینی، عزت نفس و انعطاف پذیری باعث می شود که اساتید تدریس بهتری ارایه داده و فرایند یاددهی – یادگیری آنها از دید دانشجویان رضایت بخش تر باشد. بنابراین توصیه می شود در برنامه های آموزش استاد توجه بیشتری به پرورش این ویژگی ها در اساتید شود.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، استاد نمونه، دانشجوی پزشکی
  • زهرا کشتکار، احمد شعبانی، علی سیادت صفحه 141
    زمینه و هدف
    مدل مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی ساختار مدیریتی است که با تکیه بر اصول و مفاهیم اساسی و توجه داشتن به معیارهای اصلی مدیریت کیفیت فراگیر و سیستم خودارزیابی موجبات پیشرفت و بهسازی را فراهم می کند، همچنین ابزاری جهت سنجش میزان استقرار سیستم ها در سازمان و خود ارزیابی و راهنمایی است که مسیر فعالیت مدیران را برای بهبود عملکرد شناسایی و تعیین می کند. هدف از این تحقیق بررسی امکان استقرار معیارهای مدل مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تهران بر اساس عوامل دموگرافیک است.
    روش کار
    پژوهش حاضر کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی که به صورت پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کتابدارن سه دانشگاه علوم پزشکی مستقر در تهران (شامل 135 نفر) در سال 1389 بود. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با ضریب آلفای کرونباخ معادل 97/0 و روایی محتوایی و درونی آن نیز تایید شد. داده های استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    داده ها نشان داد که بین نظرات کارکنان سه دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، و شهید بهشتی در مورد امکان استقرار مدل مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی بر اساس جنسیت، سمت، رشته تحصیلی، و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    در دو مؤلفه ی شراکت و فرایندها بین دو جنس تفاوت معنادار وجود دارد، همچنین در مؤلفه ی نتایج بین نظرات مدیران و کتابداران تفاوت معنادار مشاهده گردید، لیکن بر اساس رشته ی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نهایت بر اساس مدرک تحصیلی بین نظرات افراد در هر پنج مؤلفه ی نتایج تفاوت معناداری به دست آمد.
    کلیدواژگان: مدل مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
  • محمد اسماعیل مطلق، سیدداود نصرالله پور شیروانی، محمدرضا ملکی، شهرام توفیقی، محمد جواد کبیر، ناهید جعفری صفحه 151
    زمینه و هدف
    آموزش و بهسازی منابع انسانی، نوعی سرمایه گذاری مفید و عامل کلیدی در بهبود و توسعه عملکرد سازمان ها محسوب می شود و در ارتقای بهره وری نقش اساسی دارد. این مطالعه با هدف تعیین سوابق آموزش مدیریتی مدیران و کارشناسان مسئول و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی در معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعه پژوهش، مدیران و کارشناسان مسئول حوزه ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده که 13 دانشگاه بصورت طبقه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاه های منتخب کلیه مدیران و کارشناسان مسئول در دسترس، بصورت سرشماری مورد پرسشگری و مصاحبه قرار گرفتند. پرسشنامه مورد استفاده شامل متغیرهای فردی و سازمانی و 40 موضوع مدیریتی بوده که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 293 مدیر و کارشناس مسئول مطالعه شده، فقط در 8 موضوع مورد بررسی بیش از 40% افراد آموزش دیده بودند و در 32 موضوع دیگر میزان آموزش از زیر 40% تا 1% متفاوت بوده است. میزان آموزش در مواردی با تیپ بندی دانشگاه ها، جنس، سن، سابقه خدمت، مقطع و رشته تحصیلی، گذراندن دوره MPH، محل خدمت و سمت فعلی تفاوت معنی دار وجود داشت(05/0>P). بیشترین تفاوت معنی داری بین میزان آموزش با تیپ بندی دانشگاه ها (5/77%) و کمترین با سابقه خدمت (5/12%) بوده است.
    نتیجه گیری
    میزان آموزش مدیریتی و عمومی در بین مدیران و کارشناسان مسئول پایین بوده و نیازمند به طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای می باشد.
    کلیدواژگان: آموزش مدیریتی، دانشگاه علوم پزشکی، ایران
  • عاطفه قنبری، فریبا عسگری، ماهدخت طاهری صفحه 159
    زمینه و هدف
    در دنیای فن آوری اطلاعات، تمایل به استفاده ازیادگیری الکترونیکی بعنوان یک ابزار یادگیری در حال افزایش است. مشارکت در یادگیری الکترونیک وابسته به سطح آمادگی مدرسین و سایر عوامل مرتبط با آن می باشد. هدف این تحقیق، تعیین آمادگی اعضای هیات علمی در مورد یادگیری الکترونیک و سایر عوامل مرتبط با آن می باشد.
    روش ها
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی است در این تحقیق کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم گیلان به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت 220 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مشتمل بر 4 بخش مشخصات فردی (5سئوال)، میزان آگاهی رایانه ای (6 سئوال)، سنجش نگرش (10عبارت بر اساس مقیاس 4 درجه ای لیکرت)، امکانات (8 عبارت به صورت بلی و خیر)، مهارت (9 عبارت) بود. جهت تعیین سنجش اعتبار ابزار از اعتبار محتوی و جهت تعیین پایایی از روش آلفا کرونباخ استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش (3/68 %) از دانش کافی و به همین ترتیب 4/89% افراد از نگرش مطلوب نسبت به آموزش الکترونیکی برخوردار بودند. 5/69% افراد ذکر نمودند که از مهارت لازم در استفاده از کامپیوتر برخوردار هستند ولی 95% واحدها اذعان داشتند که از امکانات و تجهیزات لازم در این خصوص در منزل و دانشگاه برخوردار نیستند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نگرش مثبت در حوزه دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مورد یادگیری الکترونیک بهتر است که آموزش به مدرسین به صورت مداوم و مستمر در مورد آگاهی از فناوری و چگونگی کسب مهارت در طول زمان در یادگیری الکترونیک صورت گیرد تا بتوان به نحو مطلوب به طراحی برنامه یادگیری الکترونیک اقدام نمود.
    کلیدواژگان: یادگیری الکترونیک، آموزش پزشکی، اعضای هیات علمی
  • زهرا چینی پرداز، مهری غفوریان بروجردنیا *، پروین پاسالار، ابوالفضل شیروی خوزانی، عاطفه کشاورز صفحه 167
    زمینه و هدف

    اصطلاح هوش هیجانی برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کار برده می شود. درحقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین میانگین هوش هیجانی در دانشجویان پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی تهران و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی آنان می باشد.

    روش مطالعه

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که در سال 88-1387 صورت گرفت با پرسشنامه بار-ان حاوی 90 سوال (93/0= α) به بررسی هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شد و ارتباط آن با متغیرهای سن، جنس، رتبه کنکور، معدل درسی و میزان رضایت از رشته تحصیلی آنان مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    میانگین هوش هیجانی دانشجویان پزشکی در تمام 15 خرده مقیاس موجود در آزمون، از استاندارد تعریف شده کمتر بود. در میان 15 خرده مقیاس روابط بین فردی کمترین میانگین و خوش بینی بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. متغیر های سن، جنس، رتبه کنکور، معدل درسی و میزان رضایت از رشته تحصیلی در دانشجویان هیچ کدام رابطه ی معناداری با هوش هیجانی نداشتند(p>0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    توجه به مقوله هوش هیجانی در جهت بهبود عملکرد دانشجویان نیازمند توجه خاص می باشد و با توجه به محدودیت مطالعات در این زمینه نیازمند بررسی های بیشتری می باشد. اطلاعات این پژوهش لزوم زمینه ساز برنامه ریزی های آموزشی برای بهبود هوش هیجانی گروه های نیازمند مداخله است تا طی دوران کارآموزی هوش هیجانی دانشجویان نیازمند، افزایش یافته تا بدین نحو در دوره کارورزی مسئولیت خود را بهتر انجام دهند و از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار باشند. البته کمبود مطالعه در این زمینه نیازمندی به تحقیقات بیشتری را ایجاد می کند.

    کلیدواژگان: هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی، دانشجویان پزشکی
  • محمد علی نادی، علیرضا یوسفی، طاهره چنگیز صفحه 173
    زمینه و هدف
    آمادگی برای خودراهبری در یادگیری در برنامه های دوره های دکترای حرفه ای پزشکی و دندانپزشکی به منظور بهبود مهارت های یادگیری مادام العمر دانشجویان مورد تاکید قرار گرفته است. در ایران، پژوهش در زمینه یادگیری خودراهبر بسیار محدود و ناچیز است به همین دلیل بررسی آمادگی دانشجویان برای یادگیری خودراهبر بسیار ضروری است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط آمادگی برای خودراهبری در یادگیری دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی با مقطع تحصیلی و ویژگی های فردی(سن، جنس، معدل دیپلم و دانشگاهی و نمره علوم پایه) ایشان می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی -همبستگی، تعداد 81 دانشجوی پزشکی و دندان پزشکی، که در مقاطع کارآموزی و کارورزی تحصیل می کردند در این مطالعه شرکت نمودند. این مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه انجام شد. معیار نمره علوم پایه، نمره دانشجو در این آزمون و معدل پیشرفت تحصیلی، میانگین نمرات ترم های گذرانده شده بود. تحلیل داده ها با استفاده آزمون های توصیفی و استنباطی، مانند میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان صورت گرفت.
    یافته ها
    آمادگی برای خودراهبری در یادگیری با معدل رابطه مستقیم و با نمره علوم پایه رابطه منفی داشت(0001/0>P). بین نمره خودراهبری دانشجویان با هیچ یک از ویژگی های جمعیت شناختی تفاوتی یافت نشد(05/0>P).
    نتیجه گیری
    بر اساس این نتایج می توان انتظار داشت که با استناد به نمرات علوم پایه و معدل پیشرفت تحصیلی دانشجویان آمادگی آنها برای خودراهبری پیش بینی شود.
    کلیدواژگان: یادگیری خود راهبر، دانشجویان پزشکی، دانشجویان دندانپزشکی
  • حبیبه احمدی پور، محمد جواد زاهدی، سید علی محمد عرب زاده صفحه 182
    زمینه و هدف
    درحالیکه قسمت اعظم دانش و مهارتی که در آینده مورد استفاده دانشجویان پزشکی قرار می گیرد در دوره آموزش بالینی کسب می شود، در بسیاری از نظامهای آموزشی دانشجویان بالاجبار تا مدت 2یا 3 سال تحصیل در دوره علوم پایه از محیط آموزشی بالینی دور می باشند.
    روش کار
    پژوهش حاضر به روش مداخل ای در نیمسال دوم 89-88 توسط دفتر توسعه آموزشی دانشکده پزشکی برگزار گردید. کلیه دانشجویان ورودی مهرماه 1388 از طریق سرشماری انتخاب شدند. نگرش دانشجویان نسبت به حرفه پزشکی با استفاده از یک پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه توسط تعدادی از کارشناسان تایید و پایایی آن با استفاده ازآلفای کرونباخ 65/0 تعیین گردید. دوره مواجهه بالینی زودهنگام برای این دانشجویان ارائه شد. پرسشنامه با فاصله دو هفته پس از پایان دوره مجددا توسط دانشجویان تکمیل گردید.
    با استفاده از طیف لیکرت به هر یک از سوالات حیطه نگرش افراد امتیاز داده شد و میانگین هر یک از حیطه ها قبل و بعد از برگزاری دوره محاسبه و با استفاده از آزمون آماریt زوجی مقایسه شد.
    یافته ها
    از 85 نفر دانشجوی پزشکی ورودی 88 که در این دوره آموزشی شرکت کردند 62 نفر پرسشنامه های قبل و بعد از برگزاری دوره را تکمیل کردند 36 نفر(58%) دختر و26 نفر(42%) پسر بودند. میانگین و انحراف معیار سن و معدل نیمسال اول این دانشجویان به ترتیب 12/19(73/0±) و 24/16(1/1±) بود. تغییرات نمره نگرش دانشجویان نسبت به حرفه پزشکی قبل و بعد از برگزاری دوره از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    هر چند مطالعه حاضرنتوانست تغییرات قابل ملاحظه ای در نگرش دانشجویان نسبت به حرفه پزشکی را پیدا نماید، اما نتایج سایر مطالعات گواه این مطلب است که برگزاری این دوره باعث می شود تا دانشجویان به صورت کاربردی و با دیدی فراتر از تئوری محض، مطالب را فراگیرند.
    کلیدواژگان: مواجهه بالینی زودهنگام، دیدگاه، دانشجوی پزشکی
  • رضا دهنویه، محمودرضا دهقانی، حسین ابراهیمی پور، سمیه نوری حکمت، محمدحسین مهرالحسنی*، سمیه سرودی نسب، فاطمه کریمدادی صفحه 189
    زمینه و هدف

    لازمه ارایه یک مشاوره مناسب و تاثیرگذار برخورداری از مهارت های ارتباطی لازم و استفاده از آن در حین فرایند مشاوره می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان برخورداری اساتید مشاور دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی کرمان از مهارت های ارتباطی بوده است.

    روش کار

    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی بوده که به صورت مقطعی در نیمه اول سال 1389 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی در چهار دانشکده (مدیریت و اطلاع رسانی، پیراپزشکی، بهداشت و پرستاری – مامایی) بود که 379 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری طبقه ای-تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 17سوالی پژوهشگر استفاده شد. سوالات پرسشنامه با توجه به مهارت های مختلف ارتباطی اساتید مشاور طراحی گردید. سپس این پرسشنامه برای 8 نفر از کارشناسان و اساتید موضوع ارسال و نقطه نظرات آن ها در سئوالات لحاظ گردید. همچین روایی پرسشنامه از طریق روش آزمون-بازآزمون مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و استفاده از شاخص های میانگین و انحراف معیار و آزمون هایT و ANOVA تحلیل گردید.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین امتیاز حیطه های توانمندی های ارتباطی اساتید مشاور شامل شفاهی و کتبی ارتباطی، پذیرا و ارایه دهنده بازخورد، درک دیگران، شنونده خوب بودن و توانایی تاثیر گذاری به ترتیب 6/54، 95/50، 62/55، 76/57، 35/58 و 49/55 درصد محاسبه گردید.

    نتیجه گیری

    با توجه به اهمیت برقراری ارتباطات مناسب در موفقیت انجام یک مشاوره مناسب، می بایست در راستای تقویت این ارتباط در بین اساتید مشاور برنامه ریزی نمود. در این راستا توجه به اجزای مختلف آن نظیر پذیرا و ارایه بازخورد، مهارت های ارتباطی شفاهی و کتبی، توانایی درک دیگران، مهارت شنونده بودن و قدرت تاثیرگذاری در ارتباط ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: دانشجو، مهارت های ارتباطی، استاد مشاور
  • عباس عباس زاده، ناهید جمشیدی، مجید نجفی کلیانی* صفحه 195
    زمینه و هدف

    محققان معتقدند که اگر سبک یادگیری فرد با رشته ای که در آن تحصیل می کند و یا حرفه ای که در آن کار می کند همخوان نباشد، شخص یا از آن رشته تحصیلی انصراف داده و یا این موضوع منجر به نارضایتی وی نسبت به رشته تحصیلی می شود. این مطالعه با هدف مقایسه سبک های یادگیری دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری رازی کرمان در سال 1387 صورت گرفت.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی در سال 1387از تمام دانشجویان پرستاری در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده پرستاری رازی دانشگاه علوم پزشکی کرمان(148 نفر) خواسته شد تا پرسشنامه 12 سوالی سبک های یادگیری کلب (نسخه 1/3) را تکمیل نمایند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت.

    یافته ها

    از بین تمامی دانشجویان شرکت کننده 8/87% در مقطع کارشناسی و 2/12% در مقطع کارشناسی ارشد بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین فراوانی(5/48%) سبک های یادگیری دانشجویان مقطع کارشناسی سبک یادگیری جذب کننده و در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بیشترین فراوانی (4/44%) مربوط به سبک یادگیری همگرا بود. نتایج این مطالعه نشان داد که سبک یادگیری دانشجویان پرستاری در مقطع کارشناسی با کارشناسی ارشد متفاوت می باشد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    از آنجایی که پرستاری رشتهای است که با انسان ها تعامل و ارتباط دارد، توجه به سبک یادگیری دانشجویان این رشته از طرف اساتید این رشته سبب رفع نیازهای بیماران و ارتقای سلامت جامعه می شود. با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود اساتید این رشته با توجه به مقطع تحصیلی دانشجویان از روش های تدریس متناسب با سبک های یادگیری آنها استفاده نمایند.

    کلیدواژگان: سبک یادگیری کلب، پرستاری، کرمان
  • فاطمه خراشادیزاده صفحه 200
  • پیام خزائلی صفحه 204
    پیام دبیر همایش: با گسترده شدن فناوری اطلاعات و نفوذ وسایل ارتباط از راه دور، ابزار ها و روش های آموزش نیز دچار تحول شده اند. رویکردهای نوین یادگیری الکترونیکی نیز همانند دیگر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، تحول بزرگی را در امر آموزش ایجاد کرده است. یادگیری الکترونیکی و یادگیری مبتنی بر وب، با ارائه ویژگی های کاربرپسندی چون یادگیری در هر زمان، در هر مکان، یادگیری فردی در کنار یادگیری مشارکتی، یادگیری مبتنی بر نیاز و نیز ایجاد امکان یادگیری مستقل و مبتنی بر علایق و نیازهای فردی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. با بهکار گیری ابزار الکترونیک میتوان رویکرد سنتی آموزش دادن را به رویکرد جدید آموزش گرفتن اصلاح کرد و این امر بخصوص در امر آموزش پزشکی که فراگیران آن در آینده با سلامت و حیات انسانها سرو کار خواهند داشت اهمیت بیشتری پیدا می کند. در همین راستا برگزاری همایشهای مختلف می تواند فرصتی مناسب برای آشنائی با تازه های این امر و تبادل تجربیات باشد. در طی چند سال گذشته به همت اساتیدی بزرگوار، چهار همایش یادگیری الکترونیکی در آموزش علوم پزشکی در کشور برگزار شده است. برگزاری این همایشها توانستهاست بیش از پیش زمینهساز استفاده از روش های نوین آموزش الکترونیکی در علومپزشکی گردد. در بهمن ماه 1390 این فرصت مغتنم برای دانشگاه علوم پزشکی کرمان فراهم شده است تا ضمن عرضه توانمندی های خود در این زمینه، میزبان اساتید، فرهیختگان و همه علاقمندان این امر در پنجمین همایش کشوری یادگیری الکترونیکی در آموزش علومپزشکی باشد. برخود لازم می دانم از حمایتهای ریاست محترم دانشگاه، معاونت محترم آموزشی دانشگاه، مسئولین محترم وزارتی و بخصوص معاونت محترم آموزشی وزارت و نیز مدیر محترم مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکی وزارت تشکر و قدردانی نمایم. برگزاری شایسته این همایش جز با تلاش بی وقفه تمامی همکاران اینجانب در حوزه های مختلف دانشگاه علوم پزشکی کرمان امکان پذیر نبوده است
|
  • Bahreini Masoud, Ahmadi Fazlollah, Shahamat Shohre, Behzadi Soodabeh Page 107
    Background and Objectives
    Portfolios as new educational tools can play an important role in improving clinical competence of nurses. However, scientific evidences about the impact of portfolios on nurse's clinical competence are limited and few studies have been done in Iran. This study aimed to determine the impact of professional portfolio on nurse's clinical competence in a hospital affiliated to Shiraz University of Medical Sciences.
    Methods
    In this quasi-experimental, pretest- intervention- posttest study, from 22 units of the selected hospital, 4 general units were selected randomly. Nurses of 2 units were studied as experimental group and participated in a 12-month portfolio-based Professional development program. Nurses of 2 other units were considered as control group and participated in the routine professional development programs of their units. Data were collected by a valid and reliable scale measuring clinical competence of nurses. Data were analyzed by using descriptive statistics, independent and paired t-test.
    Results
    After intervention, mean clinical competence in experimental group showed a significant increase from 76.72 (± 6.45) to 85.68 (± 6.43) (p<0.001), while in the control group this increase 75.31 (± 11.9) to 80.69 (± 7.11) was not significant(p=0.08).
    Conclusion
    This study showed that portfolio is an effective tool for improving nurses’ clinical competence. Studying about the efficacy of these tools in nursing practice in order to enhance nursing professional development is necessary.
  • Mojahed Shahnaz, Nasiriani Khdije, Salimi Tahere, Lotfi Hasan, Khodayarian Mahsa Page 115
    Introduction
    Professors have important responsibilities in education and training of students, among them advising students for overcoming some preventable problems leading to educational failure is of a great importance. This study was performed with the purpose of surveying the viewpoints of students in Yazd University of Medical Sciences on the process of selecting supervisor professors and the scope of advisers’ duties and assigning supervised students.
    Methods
    This descriptive study was performed on 385 students in Yazd University of Medical Sciences selected by random stratified sampling. Data were collected through a questionnaire and analyzed by SPSS software. Statistical significant level was considered as p<0.05.
    Results
    The most important item in selecting the adviser for each student was having common academic field (40.3%). In assigning students for each adviser smaller number of students was mentioned as the most important item (53%). Most of the subjects (48.8%) agreed with selection of adviser by head of faculty and selection of supervised students by the adviser him/herself. Attention to the academic statue of students and solving educational problems of students were major duties of advisers according to the majority of students (96.4%).
    Conclusion
    According to the results, it is suggested that advisers be selected by head of faculties and attention to having common field of study with the supervised student, the adviser’s own opinion and assigning smaller number of students for each adviser is highly necessary.
  • Negahban Bonabi Tayebeh, Ansari Ali Page 124
    Background And Objectives
    Rapid development of information and communication technology and increasing rate of using electronic media have influenced peoples’ studying behaviors and change of studying behaviors toward studying in digital environments has become a controversial issue. In regard to the variety of theories about the efficacy of digital and printed sources in learning process, the present study was performed to survey the opinions of students in Rafsanjan University of Medical Sciences about studying in digital and printed environments.
    Methods
    In this cross-sectional study, studying behaviors of 368 students in Rafsanjan University of Medical Sciences in printed and digital environments were surveyed through a researcher-made questionnaire. Sampling was done by stratified random method and based on the number of students in each faculty and field of study. The inclusion criterion was using digital sources for at least one academic semester. Data analysis was performed by using descriptive statistics, X2 and Fisher Exact tests. Statistical significant level was considered as p<0/05.
    Results
    Fifty percent of the subjects preferred printed and 26/9% preferred digital sources for studying. According to the students, studying in printed environments has the benefits of continuous concentration (71.7%), deeper concentration (72.8%), better comprehension (60.2%), more profound comprehension (78.2%), more convenient note taking (71.7%) and highlighting (72.2%) and longer studying hours (71.4%), while electronic environments provide access to up-to-date information in a more convenient (75.6%), cost-effective (51.4%) and rapid (67.9%) ways.
    Conclusion
    Further studies in order to design more efficient digital libraries and training students for better use of digital environments leading to continuous comprehension are necessary.
  • Haghani Fariba, Aminian Bahareh, Changiz Tahereh Page 132
    Background and Objective
    In order to achieve an efficient teaching, in all fields including Medicine, effective teachers are needed and to evaluate the efficiency of teachers, students’ comments are a remarkable indicator. Since during the recent decades, Emotional Intelligence has been mentioned as one of the characteristics of distinguished teachers, this study aimed to investigate the emotional intelligence and its components among professors of basic sciences level of Medicine field selected as distinguished teachers by senior students in comparison to other professors in this level.
    Methods
    In this descriptive study, all Medicine students of the selected university in the final semester of basic sciences phase (n=65) were asked to name their five top distinguished teachers. Finally 8 teachers who had the highest votes were considered as the distinguished group. To assess teachers’ emotional intelligence, the standard questionnaire of Bar-On is distributed among all teachers of basic sciences (53 cases), and their emotional intelligence in 15 different components was evaluated. Data were analyzed through SPSS software and by using correlation and independent t-test.
    Results
    Mean total score of Emotional Intelligence of distinguished teachers (352.13) was higher compared to that of the other teachers (337.88) but the difference was not significant. The scores of distinguished group in the subscales of happiness, optimism, self-confidence and flexibility were significantly higher compared to the other teachers (P <0.05).
    Conclusion
    It seems that, factors like happiness, optimism, self-confidence and flexibility cause teachers to teach more efficiently and make teaching-learning process more satisfying for students. Therefore, it is recommended to pay special attention to these aspects of emotional intelligence in teachers’ training programs.
  • Keshtkar Zahra, Shabani Ahmad, Siadat Ali Page 141
    Background and Objectives
    European Foundation for Quality Management Model is a management structure based on fundamental principles and concepts and attention to the main criteria of total quality management and self- assessment systems. This model causes progress and improvement and is also a tool for measuring the amount of establishment of systems in organizations and self- assessment as well as a guide to identify and determine the path of manager's performance for improvement. This research aimed to investigate the feasibility of implementing criteria of European foundation for Quality Management Model in libraries of Tehran Universities of Medical Sciences based on demographic factors.
    Method
    This is an applied descriptive study performed in survey form. Study population consisted of managers and librarians in three Medical universities of Tehran (n=135) in 2010. Data were collected by a researcher-made questionnaire. The reliability (Cronbach’s Alpha=0.97%) and content validity of the questionnaire was approved. Data analysis was done using descriptive and inferential statistics.
    Results
    There was a significant difference among the ideas of staff in Tehran University of Medical Sciences, Iran University of Medical Sciences and Shahid Beheshti University of Medical Sciences about the feasibility of implementing criteria of European foundation for Quality Management Model based on sex, position, field of study and educational degree.
    Conclusion
    There was a significant difference between the two sexes in variables of coopration and processes. There was a significant difference between the opinions of managers and librarians, but no significant difference was found based on the educational level. Finally, there was significant difference among respondents’ opinions in all five variables of results based on educational degree.
  • Motlagh Mohammad Esmaeil, Nasrollahpour Shirvani Seyed Davoud, Maleki Mohammad Reza, Tofighi Shahram, Kabir Mohammad Javad, Jafari Nahid Page 151
    Background and Objective
    Education and improvement of human resources is a kind of investment in organizations and have a key role in improving their performance and productivity. This study was conducted to determine the rate of managerial trainings among managers and chief experts in health deputies of Iran Medical Sciences Universities and its relation to demographic and institutional factors.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted in spring 2011. Sample population was managers and experts of Health Deputies of Medical Sciences Universities in Iran. Thirteen universities were selected by random systematic and stratified sampling and their managers and chief experts were interviewed by using a questionnaire consisted of demographic and organizational variables as well as 40 management-related topics.
    Results
    A total of 293 managers and chief experts were studied. Among 40 studied management topics, only in 8 topics over than 40% had been trained and in 32 remained topics the rate of trained individuals varied from 1% to 40%. The rate of education showed significant relationship with the grade of university and subjects’ sex, age, work experience, educational level and field, taking MPH courses and current work location and position (p<0.05). The grade of university (77.5%) and work experience (12.5%) had respectively the highest and lowest relationships with the rate of education.
    Conclusion
    Low rate of managerial and general trainings among managers and chief experts requires designing and implementing more educational programs.
  • Ghanbari Atefeh, Asgari Fariba, Taheri Mahdokhat Page 159
    Background and Objectives
    In the world of information technology, tendency toward using electronic learning as a novel learning style is increasing. The contribution to electronic learning is dependent on the knowledge and attitude of faculty members toward this issue. The aim of this study was to find the knowledge and attitude of faculty members in Guilan University of Medical Sciences toward electronic learning.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study by using census sampling all faculty members in Guilan University of Medical Sciences were studied of whom 220 ones eventually responded to the questionnaire. Data collection instrument was a questionnaire consisted of 4 sections of demographic features (5 questions), computer knowledge (6 questions), attitude-testing items (10 questions based on Likert scale) and questions related to the facilities (8 yes/no questions), Competency (9 questions). Content validity and reliability were determined by? -cronbach. Data analysis was performed by SPSS 16 software package.
    Results
    The majority of respondents had sufficient knowledge (68.3%) and positive attitude (89.4%). From all, 69.5% asserted that they have the required computer skills, but 95% said that they do not have enough facilities in home and university for using electronic sources.
    Conclusion
    Positive attitude of faculty members toward electronic learning requires implementation of continuous education programs for faculty members in order to improve their knowledge about information technology and up-to-date electronic learning skills.
  • Chinipardaz Zahra, Ghafourian Boroujerdni Mehri, Pasalar Parvin, Shiravy Khozany Abofazl, Keshavarz Athefe Page 167
    Background And Objectives

    Emotional intelligence (EI) is a social intelligence identifying the ability of an individual to understand others’ emotions, establish sympathy with others and adjust his emotions with others. In fact, EI enables individuals to have a proper understanding of their own and others’ emotions and use it in their human relationships effectively. The purpose of this study was to determine mean of emotional intelligence in stager medical students of Tehran University of Medical Sciences and its relationship with their academic achievement.

    Methods

    In this analytic-descriptive study, a total of 70 stager medical students of Tehran University of Medical Sciences in the academic year 2007-2008 were selected and their EI was determined by using a standard questionnaire (a-cronbach=0.937) consisted of 90 questions. Moreover, the relationship between EI and variables of age, sex, student’s rank in the university entrance exam, grade point average and satisfaction of the field of study was determined. Data analysis was done through SPSS 16 software package.

    Results

    Mean EI of the subjects in all 15 domains of the questionnaire were lower than the standard values. Minimum score belonged to the interpersonal relationships and maximum score belonged to the good-view. None of the studied variables showed significant relationship with emotional intelligence (p >0.05).

    Conclusion

    The results of this study emphasize on the necessity of more educational planning for increasing emotional intelligence of stager medical students during their educational period. In this way they can achieve better academic achievement and do their internship responsibilities more efficiently. However, lack of enough information about emotional intelligence requires further studies.

  • Nadi Mohammad Ali, Yosefy Alireza, Changiz Tahereh Page 173
    Background and Objective
    Self directed learning is increasingly used in dentistry and medical programs in order to improve students’ lifelong learning skills. Since there are a limited number of studies about self directed learning in Iran, any research on student's readiness for self-directed learning seems necessary. This study was aimed to explore Medical and Dentistry student's perceptions of self directed learning and its relationship with students’ personal traits (age, gender, high school and university grade point averages and score of basic sciences program).
    Methods
    In this descriptive-correlation study, 81 extern intern completed the standard self directed learning scale consisted of 40 items in 3 subscales. Students’ scores in the applied scale and basic sciences program together with the average and mean of all past terms scores were considered as indices for academic achievement. One way ANOVA, Pearson correlation coefficient, multiple regression were used for analyzing data.
    Results
    Self-directed learning readiness showed a significant relationship with students’ grade point average, but a negative relationship with basic sciences score (p<0/0001). In addition there was no significant difference between Self-directed learning readiness scores and demographic features (p<0/05).
    Conclusion
    According to the obtained results, students’ readiness for self directed learning can be predicted based on their basic sciences score and grade point average.
  • Ahmadipour Habibeh, Zahedi Mohammad Javad, Arabzadeh Seyed Ali Mohammad Page 182
    Background and Objectives
    Even so much of the knowledge and skills of medical students is aquiered during clinical course, in many educational systems, students are kept away from clinical setting during their first academic years.
    Methods
    This study was an interventional study carried out by Educational Development Office in the school of Medicine in 2009. All Second semester students were selected through census method. Student's attitudes towards medical profession were evaluated using a questionnaire. The validity of the questionnaire confirmed by a number of experts and its reliability was determined using Cronbach's Alpha 0.65. Early clinical exposure course was held for subjects and within two weeks after the course, they were asked to complete the questionnaire again. Each question was rated using Likert scale and mean scores of each student before and after the intervention were calculated and compared by using paired t-test.
    Results
    From 85 students, 62 ones completed the questionnaire before and after the course. From all 36 ones (58 %) were female and 26 ones (42 %) were male. Mean age of students was 19.12(± 0.73) years and their mean average of the first semester was 16.24(± 1.1). There was no significant difference between the student's attitude toward medical profession before and after the course.
    Conclusion
    Although the present study couldnt detect significant change in student's attitude toward medical profession, the results of other studies show that early clinical exposure provides an opportunity for the students to learn subjects practically and beyond mere theory.
  • Dehnavi Reza, Dehghani Mahmood Reza, Ebrahimipoor Hossein, Noori Hekmat Somayeh, Mehrolhasani Mohammad Hossein, Sorodi Nasab Somayeh, Karimdadi Fatemeh Page 189
    Background and Objectives

    A proper and effective consultation requires using efficient communication skills during the consultation process. The aim of this research was to determine communication skills of undergraduate students’ advisors in Kerman University of Medical Sciences

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was performed from March 2010 to August 2010. Study population included undergraduate students of four colleges of whom 379 students were selected by stratified sampling. A self-designed 17-item questionnaire was used to collect data. Questions were designed based on different communication skills of advisors and modified by getting the opinions of 8 experts in the field. Validity was approved by test-retest and data were analyzed by using descriptive and analytic statistics and through SPSS software.

    Results

    Mean scores of oral and written communication skills, providing feedback, understanding others, being a good listener and the ability to influence others were 54.6%, 50.95%, 55.62%, 57.76%, 58.35% and 55.49% respectively.

    Conclusion

    Considering the importance of communication skills in the success of an appropriate counseling, improving advisors’ communication skills is essential and it is necessary to consider different aspects of communication skills such as oral and written communication skills, providing feedback, Understanding others, being a good listener and the ability to influence others.

  • Abbaszadeh Abbas, Jamshidi Nahid, Najafi Kalyani Majid Page 195
    Background And Objectives

    It is believed that any discrepancy between learning style of students and their field of study leads to their dissatisfaction and consequently dropping out of school. The aim of this study was to compare the learning styles of Nursing students in Kerman Razi Nursing School in 2009.

    Methods

    In this cross-sectional study performed in 2009, all undergraduate and postgraduate Nursing students of Razi Nursing School (n=148) were asked to complete Kolb learning style inventory (KLSI) Version 3.1. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Results

    From all students, 87.8% were studying in undergraduate and 12.2% in master programs. Among undergraduate students assimilator learning style (48.5%) and among master students convergent learning styles (44.4%) had the highest frequencies. There was a statistically significant difference between learning styles of undergraduate and master students (P=0.028).

    Conclusion

    Since, nursing is an occupation requiring interaction and communication with people, attention of nursing teachers to the learning styles of their students is very essential for promotion of community health. It is suggested that nursing teachers use a variety of teaching methods based on students’ educational level and preferred learning style.